همه چی باهم!

به یه ورت

همه چی باهم!

به یه ورت

قصه

این قصّه رو ازت می خواد تو شب تکرار دلم
نگام نکن خسته میشه روزای اجبار دلم


تو آسمون رنگ چشات یه خورشید و گم میکنه
فــقــط تـــــو دنــبــالــم بــیــا بــرای دیدار دلم


گفتی می خوام رو قلبِ تو اسممَو امضا بکنم
می خوام بشم چتر هوات لحظه ی رگبار دلم


اگه که اشتباه نشه یه خوابِ شیرین میکشم
واسه ی شهر سوت و کور ساعتِ دیوار دلم


به پای موندن صدات هر چی ترانه پُر میشه
کوهی شبیهِ فاجعه بیا که بر دار دلم


به شوق کوچه های دور حسّمو تفسیر میکنم
بذار بگم دوسِت دارم تا وقتی بیدار دلم


شاعر:کامران قائم مقامی
نظرات 1 + ارسال نظر
ی دختر سیگاری سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:01 ق.ظ http://tatal.blogsky.com

قشنگ بید.!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد